رپ : نشانگر افول یا بیماری تمدنی

روزگاری،موسیقی،پیامی از بهشت بود و مرهم نهنده زخم های درونی و آرامش دهنده روح و جان.آهنگ،لذت بخش بود و پیام(کلمات)امیدوار کننده و تسلی دهنده،ولی این روزها،این پیام بهشتی،هم مسخ شده و در سرازیری فساد و وقاحت افتاده و فریادرسی هم نیست.

سالها،ما از وقیح بودن و شرم آور بودن آهنگ ها و پیام های (راک )شکوه میکردیم،حال موسیقی نفرت انگیز(رپ)وپیام شرم آور آن،مثل اجل معلق از راه رسیده و خواننده و شنوده هر دورا،ملوث کرده است.  آن،بهمه چیز شباهت دارد،غیر از موسیقی.   

                                 

در لوای آزادی گفتار و در زیر ماسک آزادی قلم،میلیون ها بجیب میزنند و جوانان ساده لوح و ساده دل و تاثیر پذیر را بخاک سیاه مینشانند و این جوان را از فرهنگ ایرانی و اسلامی دور می کند و تحویل جامعه می دهند. 

 

 


 

"Rap سبکی از موسیقی با کلام امروزی است که در آن خواننده عبارات و کلمات - موزون - را بصورت ریتمیک به همراه موسیقی ساده ای بیان می کند. یک خواننده رپ ممکن است آنچنان مهارتی در خواندن ریتمیک داشته باشد که حتی بدون نیاز به موسیقی زمینه بتوان احساس اجرای موسیقی را به شنونده منتقل کند."

"ضرب میزان این موسیقی در بیشتر موارد 4/4 بوده و ریشه آن به سبکهای موسیقی ای چون Soul و Funk باز می گردد که تکیه بر تکرار تم برای مدت طولانی دارند."

 

رپ در دهه ی ۱۹۸۰ از میان سیاه پوستان فقیر آمریکا ی جنوبی (برزیل) و آفریقای جنوبی و مرکزی ،برخاسته و در اعتراض به نژادپرستی و برده داری سفیدپوستان به وجود آمد اما با گذشت زمان مضامین این سبک به مضامینsexual نزدیک شد،اولین خواننده ی سفید پوست امینم (Marshall Meters som ) بود .سفیدپوستی که برای سیاه پوستان خواند و در ابتدا با اعتراض شدید سیاهپوستان مواجه شد اما بعد ها طرفداران زیادی پیدا کرد.در موسیقی رپ از پیش پا افتاده ترین و سهل ترین و خیابانی ترین کلمات استفاده می شود و گاهی ایجاب می کند که این گروه ها برای بیان زشتی ها و تیرگی های جامعه از کلمات رکیک و خیابانی استفاده می کنند. 

اما درباره ی نوع پوشش رپ ها: استفاده از تی شرت های بسیار گشاد/شلوار بگ/کلاه GAP/کفش کتونی سفید و بزرگ معمولا addidas /دستمال سر /هدبند (جدیدا زیاد میبینیم)/ دستبند پارچه ای /گردنبند های متعدد و بزرگ(زنجیز بزرگ برای آقایون)/انگشتر های بزرگ /تتو و خال کوبی/ سرهای تراشیده و ریش آنکاردی ... 

رپ در جامعه ی غربی تب است و نشانگر افول یا بیماری تمدنی ،کاملا بر خلاف رپ در جامعه ی ما!!!ظاهر رپ را گرفتیم، لباس گشاد و گاه پاره، کفش کتانی ،موی گره خورده و کمی هم فرار از هنجار اجتماعی اما می بینی جوانک از اتومبیل آخرین مدل پاپا پیاده می شود و شب هم به مهمانی آنچنانی می رود یعنی یک اعتراض قوی تبدیل می شود به یک ادا، یک تظاهر !!! پدیده ی رپ در جامعه ی  ما بی معناست .ادای اعتراض به چیزی که وجود نداره ( جامعه ی سرمایه داری) فریادی بر سر چیزی که نیست. 

رپ خوان ها را با توجه به نوع خواندن آنها میتوان به 3 دسته تقسیم کرد:

 

1.گروه‌های رپی که جنبه‌های خشن و مبارزه جویانه را جذب کرده‌اند که می‌توان این دسته را «رپ خوان‌های خیابانی» نامید. آنها در لابلای زبان کوچه و بازار به دنبال صدای خود میگردند.

2. دسته دوم رپ خوان‌ها، گروه محافظه کارتر و اخلاقی‌تری را تشکیل می‌دهند که می‌کوشند ارزش‌های اجتماعی را به جوانان تذکّر دهند.

3. رپ خوان‌هایی که بر جنبهٔ فراگیری و اقتصادی رپ تکیه کرده‌اند. آن‌ها معمولاً ترجیح می‌دهند از جریان‌های غالب و موسیقی پاپ سرگرم کننده استفاده کنند و پولی به جیب بزنند.

 

تقریباً %80 از آهنگ های رپی که در سراسر جهان در لیست 10 آهنگ برتر هستند، خشونت در خود دارد. این آهنگ ها، عمل کتک کاری یا بدتر از آن کشتن یک نفر دیگر را می ستاید. لازم به ذکر نیست که این خواننده ها عادت دارند آهنگ هایشان را با صدایی بلند و ناهنجار بخوانند که واقعاً نمی توانید بفهمید چه می گویند.



نفوذ رپ در فرهنگ کشورها
خوب یا بد باید پذیرفت که این سبک از موسیقی (نا گفته نماند که هرچه سبک کاری محافل هنری به سبکهای کلاسیک نزدیکتر می شود، تمایل کمتری در استفاده از لغت موسیقی برای رپ بوجود می آید) که مخلوق جوانان سیاه پوست آمریکایی است، آنچنان نفوذی در میان جوانان دنیا داشته که حتی توانسته از مرزهای فرهنگی کشور ما را نیز عبور کند و جایگاهی را برای خود در این گستره فرهنگ و تمدن پیدا نماید.

امروزه شما به راحتی می توانید شاهد اجرای این نوع از موسیقی به زبان فارسی آنهم از شبکه های رسمی رادیو و تلویزیون ایران باشید. این موضوع نشان دهنده آن است که مسئولین فرهنگی کشور خواسته یا ناخواسته در حال ترویج رپ هستند

آیا رپ موسیقی است؟
اگر شاخص های اصلی هر قطعه موسیقی را طبق عادت، ملودی، هارمونی و ریتم در نظر بگیریم، باید بسیار ملاحظه کار - به سمت رپ - باشیم که آنرا را نوعی از موسیقی بنامیم. چرا که به غیر از مشخصه ریتمیک، رپ در ارائه ملودی و خصوصآ هارمونی نقطه ضعف های بسیاری دارد.

موضوع هارمونی را کنار بگذارید چرا که این شاخص در رپ فرسنگاها از آنچه ما آنرا هارمونی می نامیم بدور است. بیایید خیلی ساده یکی از نغمه های محلی یا آشنای قدیمی ایرانی را زمزمه کنید و آنرا با یک قطعه رپ بدون موسیقی مقایسه کنید.

به وضوح به تفاوت بسیار زیادی میان ملودی های آنها پی خواهید برد، ملودی رپ فراز و نشیب ندارد ، در طول اجرا Climax خاصی در آن مشاهده نمی شود، معمولآ حول و حوش خط صاف با حاشیه کوتاه حرکت می کند و ...، می بینید که حتی در زمینه ارائه ملودی، رپ نمی تواند مصادق تعاریف جاری ما از ملودی در موسیقی باشد.

بنابراین بنظر می رسد اگر بخواهیم رپ را در زمره انواع سبکهای موسیقی قلمداد کنیم باید بسیار سخاوتمندانه به تحلیل شاخص های موسیقی در رپ بپردازیم و یا اصلآ نسبت به تعریف مجدد شاخصهای ملودی و هارمونی به گونه ای که رپ در آن بگنجد، اقدام کنیم.

بازگشت به عقب !
اولین المان موسیقی که توجه بشر را به خود جلب کرد ریتم بود، پس از آن ملودی و پس از مدتها با پیشرفت فیزیک و بالا رفتن بیشتر آگاهی موسیقیدانان (کمتر از 500 سال اخیر) هارمونی بعنوان یک علم جایگاه خود را در موسیقی پیدا کرد. حال سئوال اینجاست که اگر رپ تاکید بر ریتم دارد و نوعی موسیقی محسوب می شود آیا اینگونه نیست که نوعی حرکت به عقب در این سبک از موسیقی صورت گرفته است؟

در واقع برخی از موسیقیدانان متعصب و علاقمند به سبکهای جدی - با کمی اغراق - ظهور رپ در عرصه موسیقی را معادل بازگشت به دوران عصر حجر می دانند.

نتیجه یک تحقیق اجتماعی
در حال مطالعه راجع به رپ بودم که در یکی از صفحات سایت psychologytoday.com به نتیجه یک تحقیق برخورد کردم، در این صفحه آمده بود که :

"نتیجه مطالعات و بررسی های انجام شده در کانادا بر روی 350 دختر و پسر جوان نشان می دهد، دسته ای از آنها که به موسیقی رپ گوش می دادند در مقابل با دیگران که به موسیقی های ملایمتر علاقه داشتند، زمینه بیشتری برای استفاده از مواد مخدر و داروها، جنایت و اوباش گری در خیابان و ... از خود نشان می دادند."

کلامی نامناسب
نکته ای که متاسفانه جایگاه این سبک - موسیقی - را از دیگر سبکهای موسیقی امروزی متمایز می کند و به بیان صریح تر باعث نزول ارزش آن می شود، موضوعات خشن و ناهنجار ترانه های رپ و استفاده مکرر از لغات و اصطلاحات بدور از ادب در کلام بسیاری از نسخه های خارجی ترانه های رپ است. !!!   ؟

این موضوع آنقدر بزرگ شده است که عملآ باعث جبهه گیری بسیاری از والدین در مقابل علاقمندی فرزندانشان به رپ شده است. در این میان مشاهده فیلم های سینمایی که در آن اغلب چهره های منفی و ناهنجار از جمله طرفداران موسیقی و فرهنگ رپ هستند، باعث شده تا طرفداران این سبک - موسیقی - اغلب با اینگونه افراد مقایسه شوند.

جایگاه کنونی رپ
حدود 25 سال از عمر رپ می گذرد و امروز شاهد آن هستیم که این سبک - موسیقی - در بسیاری از فیلم ها، سریالهای تلویزیونی و برنامه های رادیویی ساخته همه کشورها اجرا و استفاده می شود. آنها که خود را طرفدار پر و پا قرص رپ می دانند از فرهنگ خاصی برای پوشیدن لباس یا آرایش ظاهری استفاده می کنند، ظاهری که لزومآ نمی توان برای فرهنگ های مختلف پسندیده محسوب شود. (حتی در ایران نیز در برخی از سریال افرادی با مشخصه های ظاهری رپ گونه ایفای نقش می کنند.)

نکته جالب اینکه بسیاری از افرادی که اهل موسیقی های غربی همانند رپ و جاز و. . .بودند موسیقی اصیل ایرانی را خواب آور نامیدند . البته اینگونه میتوان تحلیل نمود که طرفداران این نوع موسیقی ها خود نیزبه آرامشی که موسیقی ایرانی به آدمی القاء مینماید اعتراف میکنند اما به گونه ای دیگر .

 

وجود اینهمه آمار و ارقام بدون بررسی دلایل و علل گرایش جوانان به موسیقی های غربی فایده ای نداشته و دردی را مداوا نمیکند . اگر بخواهیم دلایل تنزل علاقه جوانان به موسیقی اصیل ایرانی را نسبت به دهه 50 و60 بررسی نمائیم به راحتی میتوان متوجه این قضیه گشت که متولیان این عرصه و حتی خودمان نیز سهمی در این گریز از فرهنگ ایرانی داشته و به نوعی مقصریم .

متاسفانه شادی و غم واقعی در موسیقی در بین جوانان تعریف نشده است . اکثر افرادی که به موسیقی های غربی علاقه مند هستند به دلیل مجازی بودن این دو مقوله است که جذب این نوع موسیقی گشته اند . به عنوان مثال شاد بودن در موسیقی های پاپ و رپ و امثالهم اکثرا در کنار جنس مخالف بودن و به شادی پرداختن است و غم نیز جدا شدن از یک جنس مخالف ...

میتوان اینگونه متصور گشت که عشقهای تعریف شده در اینگونه موسیقی ها عشقهایی مجازی هستند و درک سریع و راحت مخاطبان عشقهای مجازی در این نوع موسیقی ها دلیلی است بر علاقه مندیشان بر این نوع موسیقی . اما نکته ای که لازم به ذکر است اینکه هیچگاه نمیتوان از عشق مجازی به عشق حقیقی رسید در حالیکه از عشق حقیقی و عرفان به راحتی میتوان به عشق مجازی خود نیز دست یافت که متاسفانه این مسئله در بین بسیاری حل نگشته است . غمی که در موسیقی اصیل ایرانی وجود دارد غمی زیباست غمی که باعث تخلیه روح و روان آدمی گشته و وی را به آرامش روان می رساند در نقطه مقابل غم موسیقی های غربی همواره مخرب بوده و در بسیاری موارد میتوان یافت که اثرات روحی و روانی که این نوع موسیقی ها بر ذهن آدمی گذاشته اند غیر قابل جبران میباشد . این مسئله نیز در مورد شادی در موسیقی ها کاملا مشهود است شادی موسیقی های غربی و تند امروزی بسیار زود گذر بوده و آثار روانی منفی در آدمی ایجاد می نماید. شادی ها یی که بعد از استعمال داروهای مخدر وروان گردان مشاهده میگردد نتیجه استفاده از همین نوع موسیقی هاست .

متاسفانه موسیقی ایرانی در بین مردم و بالاخص جوانان آنطور که باید و شاید معرفی نگشته و مسئولین محترم نیز بدون توجه به وضعیت موسیقی خود را به خوابی عمیق فرو برده اند . که  میتواند ضربه بزرگی را بر پیکره موسیقی وارد سازد .  ضربه ای که هم اکنون اثرات آن را میتوان لمس نمود .

یکی از دلایل موفقیت موسیقی های غیر ایرانی در کشور ایران سادگی و سبکی اشعار آنهاست که درک آن را برای جوانان ساده تر کرده است . اشعاری به زبان عامیانه که در بسیاری از موارد نمیتوان نام شعر را بر آنها نهاد که جملاتی هستند آهنگین  .  عدم درک اشعار و ناتوانی در برقراری ارتباط با شعر مشکلی است که برای علاقه مندان و جوانان علاقه مند به موسیقی اصیل ایرانی . رفع این مشکل و برقراری درست ارتباط با اشعار ایرانی و دوستی با شعر ایرانی وظیفه ایست که بر دوش اساتید دانشگاهها و دبیران دبیرستانها ست  آشنا نمودن دانش آموزان و دانشجویان با شعر و ادبیات ایرانی نه تنها باعث آشتی آنان با فرهنگ کهن ایرانی خواهد شد بلکه استعدادهایی نهفته کشف خواهند گشت تا دوباره شاهد ظهور بزرگانی چون اخوان ثالث ؛ شفیعی کدکنی ؛ هوشنگ ابتهاج و ... باشیم .

با ورود تکنولوژی های جدید همچون اینترنت و ماهواره در خانه ها و به تبع آن معرفی و حضور موسیقی های متعدد و خوانندگان رنگارنگ که اکثرا نیز موسیقی را نمیدانند ( و چهره آن اقلیتی را که موسیقی را نیز میدانند مخدوش می نمایند ) و کسب شهرت و اعتبار آنان تنها به لطف اشعار سخیف و زننده ایست که با همراهی چند رقاصه فاحشه نامی را برای خود دست پا کرده اند با به تصویر کشیدن عشقهای مجازی به گونه ای زشت وزننده و محرک جوانان را از فرهنگ اصیل ایرانی دور کرده و با این روش سعی در خشکاندن ریشه  فرهنگ ایرانی دارند .

با توجه به اهمیت موسیقی در کشورهای دیگر و به تبع آن تبلیغات فراوان برای شناساندن موسیقی در آن کشورها و همچنین استعداد ما ایرانیان در تقلید از غرب ! ؛  موسیقی غربی به راحتی وارد جامعه ایرانی گشته و ناخواسته تبدیل به محبوبترین نوع موسیقی در ایران میگردد .